معنی فارسی gnomonological
C2گنومونولوژیک، مرتبط با سنجش و مطالعه زمان به لحاظ علمی و فلسفی است.
Relating to the study or measurement of time.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مطالعات گنومونولوژیک بر سنجش زمان تمرکز دارند.
مثال:
Gnomonological studies focus on the measurement of time.
معنی(example):
او مقالهای درباره روشهای گنومونولوژیک برای زمانسنجی باستانی منتشر کرد.
مثال:
She published a paper on gnomonological methods for ancient timekeeping.
معنی فارسی کلمه gnomonological
:گنومونولوژیک، مرتبط با سنجش و مطالعه زمان به لحاظ علمی و فلسفی است.