معنی فارسی go for the kill

B2

به معنای حمله به هدف یا انرژی زیاد صرف کردن برای یک نتیجه نهایی و مثبت است.

To pursue a decisive or final action to achieve success or to defeat an opponent.

example
معنی(example):

شکارچی تصمیم گرفت که به سمت کشتن برود.

مثال:

The hunter decided to go for the kill.

معنی(example):

در جلسه کاری، او تصمیم گرفت که به سمت کشتن برود تا معامله را تضمین کند.

مثال:

In the business meeting, she decided to go for the kill to secure the deal.

معنی فارسی کلمه go for the kill

: معنی go for the kill به فارسی

به معنای حمله به هدف یا انرژی زیاد صرف کردن برای یک نتیجه نهایی و مثبت است.