معنی فارسی go on the piss
B1عبارت عامیانهای برای اشاره به نوشیدن الکل به میزان زیاد.
A slang phrase meaning to go out drinking alcohol, usually in a social setting.
- IDIOM
example
معنی(example):
او امشب با دوستانش مشغول نوشیدن الکل خواهد شد.
مثال:
He's going on the piss with his friends tonight.
معنی(example):
آنها برنامه دارند که این آخر هفته مشغول نوشیدن الکل شوند.
مثال:
They plan to go on the piss this weekend.
معنی فارسی کلمه go on the piss
:
عبارت عامیانهای برای اشاره به نوشیدن الکل به میزان زیاد.