معنی فارسی gobletful

B1

مقدار مایعی که در یک گلابی جا می‌گیرد، معمولاً به عنوان واحد اندازه‌گیری برای نوشیدنی‌ها استفاده می‌شود.

The amount that a goblet can hold; often used to measure beverages.

example
معنی(example):

او یک گلابی از آبمیوه برای مهمانش ریخت.

مثال:

She poured a gobletful of juice for her guest.

معنی(example):

یک گلابی شراب در جشنواره سرو شد.

مثال:

A gobletful of wine was served at the celebration.

معنی فارسی کلمه gobletful

: معنی gobletful به فارسی

مقدار مایعی که در یک گلابی جا می‌گیرد، معمولاً به عنوان واحد اندازه‌گیری برای نوشیدنی‌ها استفاده می‌شود.