معنی فارسی goddaughters
B1دخترانی که به عنوان دخترخوانده انتخاب شدهاند و به طور مشترک امکان Yعلایق و شراکتهای اجتماعی را دارند.
Multiple girls who have been confirmed as Godchildren, sharing a special bond with their godparent.
- noun
noun
معنی(noun):
A female child whose baptism is sponsored by a godparent.
example
معنی(example):
گروه دخترخواندهها جشن بلوغشان را با هم برگزار کردند.
مثال:
The group of goddaughters celebrated their coming of age together.
معنی(example):
او سه دخترخوانده دارد که بسیار همیشه به آنها اهمیت میدهد.
مثال:
She has three goddaughters whom she cherishes a lot.
معنی فارسی کلمه goddaughters
:
دخترانی که به عنوان دخترخوانده انتخاب شدهاند و به طور مشترک امکان Yعلایق و شراکتهای اجتماعی را دارند.