معنی فارسی godded

B1

یک فعل اختراعی که به معنای ابراز عواطف شدید است.

An invented verb expressing strong emotion.

example
معنی(example):

او وقتی خبر را شنید، ناله کرد.

مثال:

She godded when she heard the news.

معنی(example):

او با دیدن هدیه غیرمنتظره، ناله کرد.

مثال:

He godded in surprise when he saw the unexpected gift.

معنی فارسی کلمه godded

: معنی godded به فارسی

یک فعل اختراعی که به معنای ابراز عواطف شدید است.