معنی فارسی godlikeness
B1خداگونهای، ویژگیهایی که به یک خدا نسبت داده میشود.
The quality of being godlike; possessing divine attributes.
- NOUN
example
معنی(example):
اعمال او نشاندهندهای از خداگونهای قابل توجه بود.
مثال:
His actions showed a remarkable godlikeness.
معنی(example):
رمان به بررسی مضامین خداگونهای در انسانیت پرداخت.
مثال:
The novel explored themes of godlikeness in humanity.
معنی فارسی کلمه godlikeness
:
خداگونهای، ویژگیهایی که به یک خدا نسبت داده میشود.