معنی فارسی godling
B1خدای کوچک، موجودی که به لحاظ روایی، خصوصیات یا قدرتهایی مشابه خدا دارد، اما در مقیاس کوچکتر.
A minor god or deity, especially one that is youthful or not fully powerful.
- NOUN
example
معنی(example):
خدای کوچک بازیگوش و شیطنتآمیز بود.
مثال:
The godling was playful and mischievous.
معنی(example):
در داستان، خدای کوچک قدرتهای ویژهای پیدا کرد.
مثال:
In the story, the godling developed special powers.
معنی فارسی کلمه godling
:خدای کوچک، موجودی که به لحاظ روایی، خصوصیات یا قدرتهایی مشابه خدا دارد، اما در مقیاس کوچکتر.