معنی فارسی godly
B1 /ˈɡɑdli/خدایی، متعلق به خدا یا شبیه به خدا، معمولاً به اعمال یا رفتارهایی اشاره دارد که در راستای اصول اخلاقی و دینی قرار دارند.
Relating to God or a deity; virtuous or divine.
- adjective
- adverb
adjective
معنی(adjective):
Of or pertaining to a god
مثال:
her godly powers = her superhuman powers
معنی(adjective):
Devoted to a god or God; devout; righteous.
معنی(adjective):
Gloriously good.
adverb
معنی(adverb):
In a godly manner; piously; devoutly; righteously.
مثال:
All that will live godly in Christ Jesus shall suffer persecution. — 2. Tim. iii. 12.
example
معنی(example):
او تصمیمی خدایی گرفت که به بسیاری از مردم کمک کرد.
مثال:
He made a godly decision that helped many people.
معنی(example):
طبیعت خدایی او الهام‌بخش افرادی بود که در اطرافش بودند.
مثال:
Her godly nature inspired those around her.
معنی فارسی کلمه godly
:
خدایی، متعلق به خدا یا شبیه به خدا، معمولاً به اعمال یا رفتارهایی اشاره دارد که در راستای اصول اخلاقی و دینی قرار دارند.
