معنی فارسی gogglebox
B1اصطلاحی غیررسمی برای تلویزیون یا دستگاه پخش تلویزیونی.
Colloquial term for a television.
- noun
noun
معنی(noun):
Television set
example
معنی(example):
ما تمام عصر برنامههای مورد علاقهمان را روی تلویزیون تماشا کردیم.
مثال:
We watched our favorite shows all evening on the gogglebox.
معنی(example):
تلویزیون در بسیاری از اتاقهای نشیمن رایج است.
مثال:
The gogglebox is a common sight in many living rooms.
معنی فارسی کلمه gogglebox
:
اصطلاحی غیررسمی برای تلویزیون یا دستگاه پخش تلویزیونی.