معنی فارسی gogo
B1 /ˈɡəʊɡəʊ/گُوگُو، نوعی رقصنده که معمولاً در میهمانیها و کلوپها با حرکات شاداب و پرانرژی به اجرای رقص میپردازد.
A performer who dances, typically in a lively and energetic manner, often in nightclubs or parties.
- noun
noun
معنی(noun):
An elasticated hair band.
example
معنی(example):
گُوگُو در صحنه در حال رقصیدن بود.
مثال:
The gogo was dancing on the stage.
معنی(example):
در طول مهمانی، یک گُوگُو انرژی را بالا نگه داشت.
مثال:
During the party, a gogo kept the energy high.
معنی فارسی کلمه gogo
:
گُوگُو، نوعی رقصنده که معمولاً در میهمانیها و کلوپها با حرکات شاداب و پرانرژی به اجرای رقص میپردازد.