معنی فارسی goggliest

B1

درجه‌ی عالی از حیرت یا تعجب، به ویژه در نگاه.

The superlative form of goggly, indicating the highest degree of wonder.

example
معنی(example):

او گگلی‌ترین کودک در مهمانی بود که به هر چیزی حیرت‌زده شده بود.

مثال:

She was the goggliest child at the party, amazed by everything.

معنی(example):

گگلی‌ترین حالت چهره‌اش زمانی بود که ترفند جادو را دید.

مثال:

His goggliest expression was when he saw the magic trick.

معنی فارسی کلمه goggliest

:

درجه‌ی عالی از حیرت یا تعجب، به ویژه در نگاه.