معنی فارسی goggly
B1گگل مانند، توصیف چیزی با چشمان بزرگ و بامزه.
Describing an object or face with large, amusing eyes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
چشمهای گگل مانند بر روی اسباببازی آن را خندهدار میکند.
مثال:
The goggly eyes on the toy make it look funny.
معنی(example):
او به دوستش یک صورت گگل مانند نشان داد.
مثال:
She made a goggly face at her friend.
معنی فارسی کلمه goggly
:گگل مانند، توصیف چیزی با چشمان بزرگ و بامزه.