معنی فارسی goldarned

B1

کلمه‌ای که برای ابراز ناراحتی یا ناامیدی استفاده می‌شود، به نوعی احساس شدید را منتقل می‌کند، مشابه کلمات بی‌احترامی مانند 'فریاد' یا 'لعنتی'.

A mild expression of frustration, similar to saying 'darned' or 'damned'.

example
معنی(example):

بعد از سفر طولانی، خیلی خسته بودم.

مثال:

I was so goldarned tired after the long trip.

معنی(example):

این سخت‌ترین امتحانی بود که تا به حال داده‌ام.

مثال:

That was the most goldarned difficult test I ever took.

معنی فارسی کلمه goldarned

:

کلمه‌ای که برای ابراز ناراحتی یا ناامیدی استفاده می‌شود، به نوعی احساس شدید را منتقل می‌کند، مشابه کلمات بی‌احترامی مانند 'فریاد' یا 'لعنتی'.