معنی فارسی goldarnedest

B1

صفتی که برای توصیف بالاترین درجه یک ویژگی یا حالت استفاده می‌شود، به معنای 'بیشترین خشم' یا 'بدترین تهیه‌شده'.

An exaggerated form of 'goldarned', used to emphasize the degree of something.

example
معنی(example):

او در کازینو دیشب فوق‌العاده خوش‌شانس بود.

مثال:

He had the goldarnedest luck at the casino last night.

معنی(example):

این بدترين اشتباهی بود که تا به حال انجام داده‌ام.

مثال:

That was the goldarnedest mistake I've ever made.

معنی فارسی کلمه goldarnedest

:

صفتی که برای توصیف بالاترین درجه یک ویژگی یا حالت استفاده می‌شود، به معنای 'بیشترین خشم' یا 'بدترین تهیه‌شده'.