معنی فارسی golding
B2فرآیند یا حالت تبدیل یا تابش به رنگ طلایی، معمولاً در مورد نور طبیعی.
The process or effect of becoming gilded or golden in appearance, often referring to light.
- NOUN
example
معنی(example):
طلایی شدن چشمانداز در غروب آفتاب نفسگیر است.
مثال:
The golding of the landscape during sunset is breathtaking.
معنی(example):
آنها درباره اثرات طلایی غروب خورشید صحبت کردند.
مثال:
They discussed the golding effects of the setting sun.
معنی فارسی کلمه golding
:فرآیند یا حالت تبدیل یا تابش به رنگ طلایی، معمولاً در مورد نور طبیعی.