معنی فارسی goldless
B1به معنای عدم وجود طلا، معمولاً در مورد اشیاء یا جواهرات استفاده میشود.
Lacking gold; often used to describe objects or jewelry without gold content.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این حلقه بدون طلا از نقره ساخته شده است.
مثال:
The goldless ring was made of silver.
معنی(example):
او جواهرات بدون طلا را برای استفاده روزمره ترجیح میداد.
مثال:
She preferred goldless jewelry for everyday wear.
معنی فارسی کلمه goldless
:به معنای عدم وجود طلا، معمولاً در مورد اشیاء یا جواهرات استفاده میشود.