معنی فارسی gomorrean

B1

گوموره‌ای، مربوط به شهر گوموره و یا احکام و آداب آن مرتبط به گناهان و تنبیه‌ها.

Relating to Gomorrah, often in the context of its moral implications.

example
معنی(example):

ارجاعات گوموره‌ای در ادبیات به بررسی موضوعات اخلاقی می‌پردازد.

مثال:

The gomorrean references in literature explore themes of morality.

معنی(example):

تاریخ‌نگاران فرهنگ گوموره‌ای را در متون باستانی مورد بحث قرار می‌دهند.

مثال:

Historians discuss gomorrean culture in ancient texts.

معنی فارسی کلمه gomorrean

: معنی gomorrean به فارسی

گوموره‌ای، مربوط به شهر گوموره و یا احکام و آداب آن مرتبط به گناهان و تنبیه‌ها.