معنی فارسی gomorrhean
B1گومورخی، مرتبط با خصوصیات و درسهای اخلاقی مرتبط با شهر گوموره.
Pertaining to the qualities or characteristics associated with Gomorrah.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
داستان گومورخی از بدیها میهشدار میدهد.
مثال:
The gomorrhean tale warns against immorality.
معنی(example):
دانشمندان نسبتهای گومورخی را در جامعه مدرن تحلیل میکنند.
مثال:
Scholars analyze gomorrhean parallels in modern society.
معنی فارسی کلمه gomorrhean
:
گومورخی، مرتبط با خصوصیات و درسهای اخلاقی مرتبط با شهر گوموره.