معنی فارسی gondoliere

B2

گندولی‌ره، فردی است که گوندولا را در آب‌های ونیزی هدایت می‌کند.

A person who navigates a gondola in the waters of Venice, often providing entertainment.

example
معنی(example):

گندولی‌ره در حین پارو زدن گوندولا آواز خواند.

مثال:

The gondoliere sang while rowing the gondola.

معنی(example):

او از گندولی‌ره در ونیز عکاسی کرد.

مثال:

She took a picture of the gondoliere in Venice.

معنی فارسی کلمه gondoliere

: معنی gondoliere به فارسی

گندولی‌ره، فردی است که گوندولا را در آب‌های ونیزی هدایت می‌کند.