معنی فارسی goo-goo
B1صدای بچه یا صداهایی که به طور غیرمعمول تولید میشوند.
A sound often made by babies or small children.
- noun
noun
معنی(noun):
A Philippine person.
example
معنی(example):
نوزاد صدای گو-گو کرد.
مثال:
The baby made a goo-goo sound.
معنی(example):
کودک نوپا هنگام بازی گفت گو-گو.
مثال:
The toddler said goo-goo while playing.
معنی فارسی کلمه goo-goo
:
صدای بچه یا صداهایی که به طور غیرمعمول تولید میشوند.