معنی فارسی good-buody
B1بدن خوب، به معنای داشتن بدن سالم و متناسب است که در آن فرد میتواند فعالیتهای بدنی را با آسانی انجام دهد و به سلامتی خود اهمیت میدهد.
Refers to a well-maintained and fit physique that is healthy and capable of physical activity.
- OTHER
example
معنی(example):
او یک بدنساز خوب است، همیشه وزنههای سنگین را بالا میبرد.
مثال:
She is a good bodybuilder, always lifting heavy weights.
معنی(example):
او تصویر بدنی خوبی دارد و در پوست خود احساس اعتماد به نفس میکند.
مثال:
He has a good body image and feels confident in his skin.
معنی فارسی کلمه good-buody
:
بدن خوب، به معنای داشتن بدن سالم و متناسب است که در آن فرد میتواند فعالیتهای بدنی را با آسانی انجام دهد و به سلامتی خود اهمیت میدهد.