معنی فارسی good-oh
B1عبارتی غیررسمی برای ابراز خوشحالی یا تأیید.
A casual expression of happiness or satisfaction.
- INTERJECTION
example
معنی(example):
خوبه! من کلیدهای گمشدهام را پیدا کردم.
مثال:
Good-oh! I found my missing keys.
معنی(example):
او وقتی شغل را گرفت، گفت خوبه!
مثال:
She exclaimed, good-oh, when she got the job.
معنی فارسی کلمه good-oh
:
عبارتی غیررسمی برای ابراز خوشحالی یا تأیید.