معنی فارسی goodyish

B1

حالت یا نگرش خوب‌پسند و دلپذیر، اما ممکن است گاهی ناپسند باشد.

Having a disposition that is overly kind or virtuous, sometimes perceived as annoying.

example
معنی(example):

نگرش خوب‌پسند او گاهی اوقات دوستانش را ناراحت می‌کرد.

مثال:

Her goodyish attitude sometimes annoyed her friends.

معنی(example):

او گاهی اوقات بسیار خوب‌پسند است و همیشه از قوانین پیروی می‌کند.

مثال:

He can be a bit goodyish, always following the rules.

معنی فارسی کلمه goodyish

: معنی goodyish به فارسی

حالت یا نگرش خوب‌پسند و دلپذیر، اما ممکن است گاهی ناپسند باشد.