معنی فارسی goodyness
B1خوبی، ویژگی یا حالت خوب بودن و رفتار خوب، که افراد را جذب میکند.
The quality of being good or having a kind and pleasant nature.
- NOUN
example
معنی(example):
خوبی او باعث شد که همه در مهمانی احساس خوشامدگویی کنند.
مثال:
Her goodyness made everyone feel welcomed at the party.
معنی(example):
مردم از خوبی او در حین رویداد خیریه قدردانی کردند.
مثال:
People appreciated his goodyness during the charity event.
معنی فارسی کلمه goodyness
:
خوبی، ویژگی یا حالت خوب بودن و رفتار خوب، که افراد را جذب میکند.