معنی فارسی gorb
B2گشت و گذار یا ایجاد سر و صدا در یک مکان بدون هدف خاص.
To move around aimlessly or create a mess, often used informally.
- VERB
example
معنی(example):
او دوست دارد در خانه با لباس خواب دور بگردد.
مثال:
He likes to gorb around the house in his pajamas.
معنی(example):
زیاد دور نزن، وگرنه تفریح را از دست میدهی!
مثال:
Don't gorb too much, or you'll miss the fun!
معنی فارسی کلمه gorb
:
گشت و گذار یا ایجاد سر و صدا در یک مکان بدون هدف خاص.