معنی فارسی gorcock
B2اصطلاحی عامیانه و توهینآمیز برای اشاره به شخصی که نابلد یا احمق است.
A derogatory term used to mock or insult someone considered foolish or incompetent.
- noun
noun
معنی(noun):
The red grouse.
example
معنی(example):
او به خاطر بیدقتیاش، او را گورکاک نامید.
مثال:
He called him a gorcock for being careless.
معنی(example):
آن گورکاک کارها را بهم ریخت.
مثال:
That gorcock made a mess of things.
معنی فارسی کلمه gorcock
:
اصطلاحی عامیانه و توهینآمیز برای اشاره به شخصی که نابلد یا احمق است.