معنی فارسی gorgonize

B1

گورگون کردن به معنای ترساندن یا به حالتی غیرقابل حرکت درآوردن است.

To have a paralyzing or petrifying effect on someone, often through fear.

example
معنی(example):

طلسم به نظر می‌رسید که هر کسی را که به آن نگاه می‌کرد، گورگون می‌کند.

مثال:

The spell seemed to gorgonize anyone who looked at it.

معنی(example):

او احساس می‌کرد که کلماتش می‌توانند تماشاگران را گورگون کنند.

مثال:

She felt as if her words could gorgonize the audience.

معنی فارسی کلمه gorgonize

:

گورگون کردن به معنای ترساندن یا به حالتی غیرقابل حرکت درآوردن است.