معنی فارسی gorinesses
B1جمع کلمه خونآشامی، اشاره به حالات مختلف خونریزی یا خشونت.
Plural form of goriness; different instances of a gory nature.
- NOUN
example
معنی(example):
خونآشامیها در فیلمهای ترسناک مختلف بسیار متفاوت است.
مثال:
The gorinesses in various horror films differ greatly.
معنی(example):
در رمان گوناگونی از خونآشامیها وجود دارد که وقایع را به تصویر میکشند.
مثال:
There are numerous gorinesses in the novel that highlight the events.
معنی فارسی کلمه gorinesses
:جمع کلمه خونآشامی، اشاره به حالات مختلف خونریزی یا خشونت.