معنی فارسی gormed
B1گورم کردن، به معنای بزرگنمایی حقایق یا داستانها و صحبت کردن به سبک افسانهای.
To speak in a manner that exaggerates facts or tells stories in a folklore-like way.
- VERB
example
معنی(example):
او در حین شام درباره اخبار گورم کرد و داستانهای اغراقآمیز را به اشتراک گذاشت.
مثال:
He gormed on the news during dinner, sharing exaggerated stories.
معنی(example):
با وجود جدی بودن موضوع، او دربارهاش گورم کرد.
مثال:
Despite the seriousness of the event, he gormed about it.
معنی فارسی کلمه gormed
:
گورم کردن، به معنای بزرگنمایی حقایق یا داستانها و صحبت کردن به سبک افسانهای.