معنی فارسی gossiphood

B1

حالت یا محیطی که در آن شایعات و گفتگوهای شخصی به طور مکرر در بین افراد رد و بدل می‌شود.

A community or environment where gossip thrives.

example
معنی(example):

زندگی در یک gossiphood می‌تواند دشوار باشد.

مثال:

Living in a gossiphood can be tricky.

معنی(example):

gossiphood باعث شد که رازها پنهان بمانند.

مثال:

The gossiphood made it hard for secrets to stay hidden.

معنی فارسی کلمه gossiphood

: معنی gossiphood به فارسی

حالت یا محیطی که در آن شایعات و گفتگوهای شخصی به طور مکرر در بین افراد رد و بدل می‌شود.