معنی فارسی gowk

B1 /ɡaʊk/

خواهش تند و احمقانه، به معنای ابله یا احمق کردن کسی.

A foolish or silly person.

noun
معنی(noun):

A cuckoo.

معنی(noun):

A fool.

verb
معنی(verb):

To make foolish; to stupefy.

example
معنی(example):

او در طول جلسه مانند یک آدم احمق رفتار کرد.

مثال:

He acted like a gowk during the meeting.

معنی(example):

احمق نباش، قبل از صحبت فکر کن.

مثال:

Don't be a gowk, think before you speak.

معنی فارسی کلمه gowk

: معنی gowk به فارسی

خواهش تند و احمقانه، به معنای ابله یا احمق کردن کسی.