معنی فارسی grafter

B1

شخصی که سخت کار می‌کند و تلاش زیادی برای انجام وظایفش به خرج می‌دهد.

A person who works hard, often in a physical or labor-intensive job.

example
معنی(example):

او یک دست‌اندرکار است که برای موفقیت سخت کار می‌کند.

مثال:

He is a grafter who works hard to succeed.

معنی(example):

دست‌اندرکار بودن به این معنی است که شما به کارهای خود متعهد هستید.

مثال:

Being a grafter means you're dedicated to your tasks.

معنی فارسی کلمه grafter

:

شخصی که سخت کار می‌کند و تلاش زیادی برای انجام وظایفش به خرج می‌دهد.