معنی فارسی graftages
B1انواع مختلف فرآیند پیوند زدن گیاهان که منجر به تنوع در گونهها میشود.
Various processes of grafting that result in different plant types.
- NOUN
example
معنی(example):
گرافتاژهای مختلف میتوانند به انواع مختلف گیاهان منجر شوند.
مثال:
Different graftages can lead to diverse plant varieties.
معنی(example):
آنها با چندین گرافتاژ برای بهبود محصول آزمایش کردند.
مثال:
They experimented with several graftages for better crop yield.
معنی فارسی کلمه graftages
:انواع مختلف فرآیند پیوند زدن گیاهان که منجر به تنوع در گونهها میشود.