معنی فارسی grammy

B2

جایزه‌ای معتبر در صنعت موسیقی که به دستاوردهای برتر اهدا می‌شود.

An esteemed award presented annually for excellence in the recording industry.

noun
معنی(noun):

Grandmother

example
معنی(example):

او جایزه گرمی برای بهترین هنرمند جدید دریافت کرد.

مثال:

She won a Grammy for Best New Artist.

معنی(example):

جایزه‌های گرمی سالانه برگزار می‌شوند.

مثال:

The Grammy Awards are held annually.

معنی فارسی کلمه grammy

: معنی grammy به فارسی

جایزه‌ای معتبر در صنعت موسیقی که به دستاوردهای برتر اهدا می‌شود.