معنی فارسی grampa

A2

پدربزرگ، والد پدر یا مادر، معمولاً به عنوان یک شخصیت خانواده که تجربه و حکمت دارد شناخته می‌شود.

A father's or mother's father.

example
معنی(example):

پدربزرگم بهترین داستان‌ها را می‌گوید.

مثال:

My grampa tells the best stories.

معنی(example):

هر آخر هفته به دیدن پدربزرگم می‌روم.

مثال:

I visit my grampa every weekend.

معنی فارسی کلمه grampa

: معنی grampa به فارسی

پدربزرگ، والد پدر یا مادر، معمولاً به عنوان یک شخصیت خانواده که تجربه و حکمت دارد شناخته می‌شود.