معنی فارسی grandevous
B1عظیم و ظاهری پرزرق و برق، به ویژه در تفکرات یا ایدهها.
Grand and impressive in appearance or style, especially in thoughts or ideas.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ایدههای عظیم او در جلسه همه را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
His grandevous ideas impressed everyone at the meeting.
معنی(example):
او همیشه به سبک عظیمی صحبت میکند که مخاطبش را جذب میکند.
مثال:
She always speaks in a grandevous style that captivates her audience.
معنی فارسی کلمه grandevous
:
عظیم و ظاهری پرزرق و برق، به ویژه در تفکرات یا ایدهها.