معنی فارسی grandeza
B2عظمت و شکوه، به ویژه در هنر یا شخصیت.
Greatness or grandeur, especially in art or character.
- NOUN
example
معنی(example):
عظمت این اثر هنری برای همه بازدیدکنندگان مشهود بود.
مثال:
The grandeza of the artwork was evident to all the visitors.
معنی(example):
او با هوای عظمت صحبت کرد که احترام را به دست آورد.
مثال:
He spoke with an air of grandeza that commanded respect.
معنی فارسی کلمه grandeza
:
عظمت و شکوه، به ویژه در هنر یا شخصیت.