معنی فارسی granny smith
A2نوعی سیب سبز با طعم ترش که معمولاً برای پخت استفاده میشود.
A variety of green apple known for its tart flavor, often used in cooking.
- NOUN
example
معنی(example):
من دوست دارم سیبهای مادربزرگ اسمیت بخورم زیرا مزه ترشی دارند.
مثال:
I like to eat Granny Smith apples because they are tart.
معنی(example):
او یک پای با سیبهای مادربزرگ اسمیت پخت.
مثال:
She baked a pie using Granny Smith apples.
معنی فارسی کلمه granny smith
:
نوعی سیب سبز با طعم ترش که معمولاً برای پخت استفاده میشود.