معنی فارسی grapher

B1

شخصی که گراف‌ها و نمودارها را ایجاد و تجزیه و تحلیل می‌کند.

A person who creates graphs and charts to represent data visually.

example
معنی(example):

یک گراف‌نویس می‌تواند داده‌های پیچیده را به صورت بصری نمایش دهد.

مثال:

A grapher can visually represent complex data.

معنی(example):

او به عنوان یک گراف‌نویس که در نمودارهای علمی تخصص دارد، کار می‌کند.

مثال:

She works as a grapher specializing in scientific charts.

معنی فارسی کلمه grapher

: معنی grapher به فارسی

شخصی که گراف‌ها و نمودارها را ایجاد و تجزیه و تحلیل می‌کند.