معنی فارسی graticulation

B2

گراسیولیشن، عمل یا فرآیند تقسیم سطح به شبکه‌ای از خطوط طول و عرض.

The act of dividing a surface into a network of longitude and latitude lines.

example
معنی(example):

نقشۀ گراسیولیشن به ما کمک می‌کند تا مکان‌های دقیق را پیدا کنیم.

مثال:

The graticulation on the map helps us find accurate locations.

معنی(example):

گراسیولیشن زمین را به خطوط طول و عرض تقسیم می‌کند.

مثال:

Graticulation divides the earth into longitude and latitude.

معنی فارسی کلمه graticulation

: معنی graticulation به فارسی

گراسیولیشن، عمل یا فرآیند تقسیم سطح به شبکه‌ای از خطوط طول و عرض.