معنی فارسی gratulant

B1

شخصی که تبریک می‌گوید یا خوشحالی خود را ابراز می‌کند.

A person who expresses congratulations or joyful sentiments.

example
معنی(example):

دوست تبریک‌گوی من هدیه‌ای برای جشن این مناسبت آورد.

مثال:

The gratulant friend brought a gift to celebrate the occasion.

معنی(example):

همه در مهمانی تبریک‌گو بودند و آرزوهای خوب خود را به اشتراک گذاشتند.

مثال:

Everyone was a gratulant at the party, sharing their good wishes.

معنی فارسی کلمه gratulant

: معنی gratulant به فارسی

شخصی که تبریک می‌گوید یا خوشحالی خود را ابراز می‌کند.