معنی فارسی gravamina
C1شکایات یا نگرانیهای قانونی که به طور رسمی بیان میشود.
Formal grievances or complaints, especially in a legal context.
- NOUN
example
معنی(example):
وکیل گرانــــا را به دادگاه ارائه داد.
مثال:
The lawyer presented the gravamina to the court.
معنی(example):
گرانــــاهای او شامل شکایات مختلفی دربارهی خدمات بود.
مثال:
Her gravamina included various complaints about the service.
معنی فارسی کلمه gravamina
:
شکایات یا نگرانیهای قانونی که به طور رسمی بیان میشود.