معنی فارسی gravelling

B1

عملیاتی که به معنی پوشاندن سطحی با سنگ‌ریزه‌ها است.

The action of covering a surface with gravel.

noun
معنی(noun):

The parr or young salmon.

example
معنی(example):

آنها این هفته‌ی آخر، در حال سنگ‌ریزه‌ریزی ورودی خودرو هستند.

مثال:

They are gravelling the driveway this weekend.

معنی(example):

سنگ‌ریزه‌ریزی برای بهبود دوام جاده اهمیت دارد.

مثال:

Gravelling is important for improving road durability.

معنی فارسی کلمه gravelling

: معنی gravelling به فارسی

عملیاتی که به معنی پوشاندن سطحی با سنگ‌ریزه‌ها است.