معنی فارسی gravitations

B2

گرایش یا تأثیر نیروی گرانش میان اجسام، به ویژه در علم نجوم.

The interactions and effects of gravity between objects, especially in astronomy.

example
معنی(example):

دانشمند گرانش‌های اجسام سماوی را مطالعه کرد.

مثال:

The scientist studied the gravitations of celestial bodies.

معنی(example):

درک گرانش‌ها برای اخترفیزیک ضروری است.

مثال:

Understanding gravitations is essential for astrophysics.

معنی فارسی کلمه gravitations

: معنی gravitations به فارسی

گرایش یا تأثیر نیروی گرانش میان اجسام، به ویژه در علم نجوم.