معنی فارسی gravy rings

B1

حلزونی‌های سس خوراکی، که معمولاً در کنار غذاهای لذیذ سرو می‌شوند.

A dish of round shapes made from a savory sauce, often accompanying meals.

example
معنی(example):

حلزونی‌های سس گوشتی معمولاً با سیب‌زمینی له شده سرو می‌شوند.

مثال:

Gravy rings are typically served with mashed potatoes.

معنی(example):

شيف ترشی‌حلزونی‌های خوشمزه‌ای برای شام تعطیلات درست کرد.

مثال:

The chef made delicious gravy rings for the holiday dinner.

معنی فارسی کلمه gravy rings

: معنی gravy rings به فارسی

حلزونی‌های سس خوراکی، که معمولاً در کنار غذاهای لذیذ سرو می‌شوند.