معنی فارسی grayness

B1

خاکستری بودن، کیفیت یا وضعیت مرتبط با رنگ خاکستری، که معمولاً به حال و هوای غمگین یا سرد اشاره دارد.

The quality of being gray, often conveying a sense of dullness or a melancholic atmosphere.

example
معنی(example):

خاکستری بودن آسمان نشان‌دهنده این بود که طوفانی در راه است.

مثال:

The grayness of the sky indicated that a storm was coming.

معنی(example):

او خاکستری بودن زمستان را به رنگ‌های روشن تابستان ترجیح می‌داد.

مثال:

He preferred the grayness of winter to the bright colors of summer.

معنی فارسی کلمه grayness

:

خاکستری بودن، کیفیت یا وضعیت مرتبط با رنگ خاکستری، که معمولاً به حال و هوای غمگین یا سرد اشاره دارد.