معنی فارسی grayouts
B1گرگرفتگی، زمانی که نوری که به طور معمول از یک منبع مشخص بیرون میآید کمتر میشود و موجب کاهش منابع نوری میگردد.
A temporary reduction in light or visibility, often used in the context of electrical outages.
- NOUN
example
معنی(example):
شهر در طول موج گرما با گرگرفتگیها مواجه شد.
مثال:
The city experienced grayouts during the heatwave.
معنی(example):
گرگرفتگیهای مکرر میتوانند زندگی روزمره و فعالیتها را مختل کنند.
مثال:
Frequent grayouts can disrupt daily life and activities.
معنی فارسی کلمه grayouts
:
گرگرفتگی، زمانی که نوری که به طور معمول از یک منبع مشخص بیرون میآید کمتر میشود و موجب کاهش منابع نوری میگردد.