معنی فارسی great-grandsons
B1نوههای بزرگ، پسران بچه یا فرزندان نوههای شما هستند که نسل سوم از نسل شما به حساب میآیند.
The sons of your grandchildren.
- noun
noun
معنی(noun):
A son of a grandchild.
example
معنی(example):
نوههای بزرگم در حال یادگیری پیانو هستند.
مثال:
My great-grandsons are learning to play piano.
معنی(example):
او از گذراندن وقت با نوههای بزرگش لذت میبرد.
مثال:
He enjoys spending time with his great-grandsons.
معنی فارسی کلمه great-grandsons
:
نوههای بزرگ، پسران بچه یا فرزندان نوههای شما هستند که نسل سوم از نسل شما به حساب میآیند.