معنی فارسی greekery

B1

غذاها، آیین‌ها و سنت‌های مرتبط با فرهنگ یونانی.

The characteristics, customs, and cuisine associated with Greek culture.

example
معنی(example):

رستوران در زمینه یونانی‌ها با غذاهای اصیل تخصص داشت.

مثال:

The restaurant specialized in Greekery with authentic dishes.

معنی(example):

او به یونانی‌های موجود در آشپزی مادربزرگش علاقه دارد.

مثال:

He loves the Greekery found in his grandmother's cooking.

معنی فارسی کلمه greekery

: معنی greekery به فارسی

غذاها، آیین‌ها و سنت‌های مرتبط با فرهنگ یونانی.